(( من قصد نفی بازی گل و باران را ندارم شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست ))
قرمز مثل ....
چراغ های قرمز را دوست دارم
چراغهای قرمز به من و گل های رز
فرصت می دهد تا صدای
(( سلام خانم ...گل ! خانم .... گل )) مان را در چهارراه پهن کنیم
امروز گلهایم با دستهای کسی
تولد مادر، تولد پدر ، روز عشق را
تبریک می گوید
چراغ های قرمز
یعنی فرصت دوست داشتن
ای کاش دلها
پر از چراغهای قرمز روشن بود
روشن از دوست داشتن
((همیشه لحظه اکنون تمامی آن چیزیست که داریم ))